- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 چو در بحر توئی مائی است فانی ازآن گویم حدیث من رآنی
2 چو مرغ دل زند برهم پرو بال شوم عنقای قاف لامکانی
3 نشان وصل تو چون بی نشانست بود نام و نشانم بی نشانی
4 چو گشتم محو انوار جمالت ازآن دیدم حیات جاودانی
5 مرا وقتی است با دلبر که آن دم من و ما و تو و اوئی است فانی
6 بگفت و گو نیابی راز پنهان بیانی نیست احوال عیانی
7 اسیری چون ز قید خود خلاصی بعالم نوربخشی می توانی