- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 روبرو گردد چو با آیینهٔ شرمین می شود شوخ من چون گل بیک پیمانه رنگین می شود
2 روز عاشق تیره زآن گیسوی پرچین می شود خواب سخت از طول این افسانه سنگین می شود
3 خون خود ریزد گلستان بی بهار جلوه اش پنجهٔ گل دور از آنرو دست گلچین می شود
4 زینت هنگامهٔ ناز از نیاز عاشقست بزمش از پرواز رنگ ما به آیین می شود
5 دلبری را شوخیی در ضمن تمکین لازم است با تبسم ناز چون آمیخت رنگین می شود
6 گر شوم جویا به باد زلف او پیمانه نوش ساغر می در کفم چون نافه مشکین می شود