جویای تبریزی

جویای تبریزی

جویای تبریزی
جویای تبریزی

چو انگشتان نایی دایما از جویای تبریزی غزل 664

غزل 664 ام از 1266 غزلیات

چو انگشتان نایی دایما در رقص می آید

1 چو انگشتان نایی دایما در رقص می آید سرانگشت طبیب از جستن نبضم نیاساید

2 برای ما و خود در فکر خودسازی نمی افتد مگر خودرای من بهر خدا خود را بیاراید

3 به اغوای طمع هر کس شود آبستن مردم حذر از صحبتش اولاست کز وی فتنه ها زاید

4 نیارد مصقل ماه نوش از تیرگی بیرون چنین گر از دلم آن تیغ ابرو زنگ برباید

5 نشاید غیر یاد وصل او دیگر تمنایی لبش جویا به کام دل مکیدن باید و شاید

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر چو انگشتان نایی دایما در رقص می آید

شاعر شعر چو انگشتان نایی دایما در رقص می آید چه کسی است ؟

شاعر شعر چو انگشتان نایی دایما در رقص می آید جویای تبریزی می باشد.

شعر چو انگشتان نایی دایما در رقص می آید در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 11 سروده شده است.

قالب شعر چو انگشتان نایی دایما در رقص می آید چیست ؟

قالب شعر چو انگشتان نایی دایما در رقص می آید غزل است

مضمون اصلی شعر چو انگشتان نایی دایما در رقص می آید چیست؟

این شعر در دسته‌بندی اجتماعی, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن اجتماعی, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, می‌نوشی است.
بنر