ما را چو از نظر قد سرو از جهان ملک خاتون غزل 356

جهان ملک خاتون

آثار جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون

ما را چو از نظر قد سرو روان برفت

1 ما را چو از نظر قد سرو روان برفت خون دل از دو دیده جانم روان برفت

2 تا آن قد چو سرو برفت از نظر مرا جان رفت از بر من و در پی روان برفت

3 بعد از هزار وعده نیامد دمی برم ننشست یک زمان بر ما، در زمان برفت

4 هر چند لابه کردم و گفتم دمی مرو نشنید قول ما و چو تیر از کمان برفت

5 چندان دو دیده اشک ببارید در غمش کز خون دیده ام به جهان ناودان برفت

6 ننشست خاطرم ببهشت برین دمی تا از دو دیده صورت آن دلستان برفت

7 تا تو ز پیش دیده ما رفته ای به ناز ای سرو راستی که قرار از جهان برفت

8 یکدم نرفت از نظر ما خیال سرو تا در چمن ز پیش دو چشمم جهان برفت

9 گویند کس ندید که از جسم رفت جان دیدم به چشم خویش ز پیشم که جان برفت

عکس نوشته
کامنت
comment