جامی

جامی

جامی
جامی

چو نتوانم که با آن مه نشینم از جامی غزل 616

غزل 616 ام از 3391 فاتحة الشباب - غزلیات

چو نتوانم که با آن مه نشینم

🌙 حالت شب
شماره بیت
اندازه متن
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7

1 چو نتوانم که با آن مه نشینم به چشم حسرتش از دور بینم

2 گهی کز خاک کویش دور مانم مبادا جای جز زیر زمینم

3 نگین دولتم لعل لب توست خیال خط بر آن نقش نگینم

4 ز دل در دیده منزل کن که نبود تو را تاب درون آتشینم

5 کنم همچون مژه بر چشم خود جای خس و خاری که از کوی تو چینم

6 به آسایش غنودن چون توانم بلایی همچو هجران در کمینم

7 مگو جامی برو زین در نه آخر سگانت را غلام کمترینم

شعر قالب : غزل سبک : هندی
عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر چو نتوانم که با آن مه نشینم

شاعر شعر چو نتوانم که با آن مه نشینم چه کسی است ؟

شاعر شعر چو نتوانم که با آن مه نشینم جامی می باشد.

شعر چو نتوانم که با آن مه نشینم در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 9 سروده شده است.

قالب شعر چو نتوانم که با آن مه نشینم چیست ؟

قالب شعر چو نتوانم که با آن مه نشینم غزل است

سبک شعر چو نتوانم که با آن مه نشینم چیست ؟

سبک شعر چو نتوانم که با آن مه نشینم سبک هندی است

مضمون اصلی شعر چو نتوانم که با آن مه نشینم چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی است.
جامی

چو نتوانم که با آن مه نشینم از جامی غزل 616

غزل 616 ام از 3391 فاتحة الشباب - غزلیات
بنر