1 چو شمشیر بایدت بود، ای برادر، به جای بدی بد به جای خوشی خوش
2 دو پهنیش چون آب نرم است و روشن دو پهلوش ناخوش چو سوزنده آتش
اولین نفری باشید که نظر میدهید ✨
1 آزردن ما زمانه خو دارد مازار ازو گرت بیازارد
2 وز عقل یکی سپر کن ارخواهی کهت دهر به تیغ خویش نگذارد
1 خداوندی که در وحدت قدیم است از همه اشیا نه اندر وحدتش کثرت، نه محدث زین همه تنها
2 چه گوئی از چه او عالم پدید آورد از لولو که نه مادت بد و صورت، نه بالا بود و نه پهنا
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به
دیدگاهها **