-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 اشک چو پرده میدرد، خلوتیان راز را چند بدل فرو خورم، ناله جانگداز را
2 هر سحری ز خون دل، آب زنم براه تو رفته بدامن مژه، سجده گه نیاز را
3 دیده شب نخفته را، وصف دو زلف او مکن با دل پاسبان مگو، حال شب دراز را
4 میطلبم بآرزو، صحبت عافیت، ولی تهمت عقل چون نهم، این دل عشقباز را؟
5 شاهی از این سرود غم، طرز جنون گرفت دل رخصت گفتگو مده، طبع سخن طراز را