اشک چو پرده میدرد، از امیر شاهی سبزواری غزل 9

امیر شاهی سبزواری

آثار امیر شاهی سبزواری

امیر شاهی سبزواری

اشک چو پرده میدرد، خلوتیان راز را

1 اشک چو پرده میدرد، خلوتیان راز را چند بدل فرو خورم، ناله جانگداز را

2 هر سحری ز خون دل، آب زنم براه تو رفته بدامن مژه، سجده گه نیاز را

3 دیده شب نخفته را، وصف دو زلف او مکن با دل پاسبان مگو، حال شب دراز را

4 میطلبم بآرزو، صحبت عافیت، ولی تهمت عقل چون نهم، این دل عشقباز را؟

5 شاهی از این سرود غم، طرز جنون گرفت دل رخصت گفتگو مده، طبع سخن طراز را

عکس نوشته
کامنت
comment