- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 بیپرده برآئی چو به صحرای قیامت خلد از هوس آید به تماشای قیامت
2 هنگامه بگردد چو خورد غلغلهٔ تو بر معرکه معرکه آرای قیامت
3 در حشر گر آید نم رحمت ز کف تو روید همه شمشیر ز صحرای قیامت
4 در قتل من امروز مبر خوف مکافات کاین داوری افتاد به فردای قیامت
5 بنشین و مجنبان لب عشاق که کم نیست غوغای قیام تو ز غوغای قیامت
6 پروردهٔ تفتندهٔ بیابان تمنا جنت شمرد دوزخ فردای قیامت
7 فرداست دوان محتشم از دست تو در حشر با صد تن عریان همه رسوای قیامت