محتشم کاشانی

محتشم کاشانی

محتشم کاشانی
محتشم کاشانی

چو بر زندانیان رانی سیاست از محتشم کاشانی غزل 8

غزل 8 ام از 972 غزلیات

چو بر زندانیان رانی سیاست یاد کن ما را

1 چو بر زندانیان رانی سیاست یاد کن ما را بگردان گرد سر و ز قید جان آزاد کن ما را

2 زبان شکوه بگشایم اگر بر خنجر جورت ملامت از زبان خنجر جلاد کن ما را

3 اگر بردار بیدادت بر آریم از زبان آهی به رسوائی برون زین دار بی‌بنیاد کن ما را

4 نمودی یک وفا دادیم پیشت داد جانبازی بی او امتحانی نیز در بیداد کن ما را

5 به سودای دل ناشاد خود در مانده‌ام بی تو به این نیت که هرگز در نمانی شاد کن ما را

6 چو روزی می‌نشستم بر سر راهت اگر گاهی غریبی را ببینی بر سر ره یاد کن ما را

7 ملولم از خموشی محتشم حرفی بگو از وی زمانی هم زبان ناله و فریاد کن ما را

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر چو بر زندانیان رانی سیاست یاد کن ما را

شاعر شعر چو بر زندانیان رانی سیاست یاد کن ما را چه کسی است ؟

شاعر شعر چو بر زندانیان رانی سیاست یاد کن ما را محتشم کاشانی می باشد.

شعر چو بر زندانیان رانی سیاست یاد کن ما را در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 10 سروده شده است.

قالب شعر چو بر زندانیان رانی سیاست یاد کن ما را چیست ؟

قالب شعر چو بر زندانیان رانی سیاست یاد کن ما را غزل است

مضمون اصلی شعر چو بر زندانیان رانی سیاست یاد کن ما را چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر