سلیم تهرانی

سلیم تهرانی

سلیم تهرانی
سلیم تهرانی

چو غنچه در گرهی بند، نقد از سلیم تهرانی غزل 736

غزل 736 ام از 1122 غزلیات

چو غنچه در گرهی بند، نقد خود ز تلف

1 چو غنچه در گرهی بند، نقد خود ز تلف که پیش هر خس و خاری چو گل نداری کف

2 چه سود آب ز دریا چو ابر بخشیدن کرم ز آبله دست خویش کن چو صدف

3 به دست مطرب از اصلاح خاطر من شد پر از غبار، چو غربال خاک بیزان دف

4 بهار شد که ز میخانه باده نوشان را به سوی باغ پرد چون تذرو جام از کف

5 چه شد اگر طرف غیر را زمانه گرفت مرا به دعوی عشقت بس است حق به طرف

6 سلیم ناله ی من تیغ چون برافرازد سپر کشد به سر خویش آسمان چو کشف

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر چو غنچه در گرهی بند، نقد خود ز تلف

شاعر شعر چو غنچه در گرهی بند، نقد خود ز تلف چه کسی است ؟

شاعر شعر چو غنچه در گرهی بند، نقد خود ز تلف سلیم تهرانی می باشد.

شعر چو غنچه در گرهی بند، نقد خود ز تلف در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 11 سروده شده است.

قالب شعر چو غنچه در گرهی بند، نقد خود ز تلف چیست ؟

قالب شعر چو غنچه در گرهی بند، نقد خود ز تلف غزل است

مضمون اصلی شعر چو غنچه در گرهی بند، نقد خود ز تلف چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی است.
بنر