جامی

جامی

جامی
جامی

چو آنم دسترس نبود که روزی دامنش از جامی غزل 597

غزل 597 ام از 3391 فاتحة الشباب - غزلیات

چو آنم دسترس نبود که روزی دامنش گیرم

🌙 حالت شب
شماره بیت
اندازه متن
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7

1 چو آنم دسترس نبود که روزی دامنش گیرم روم باری به حسرت زیر بار توسنش میرم

2 من ار بار سفر می بندم از خاک درش باری تو باش ای جان که خواهی از سگانش عذر تقصیرم

3 پس از مردن به خاکم گر زیارت آیی ای محرم مخوان جز نام آن بت کان بود اخلاص و تکبیرم

4 چو عشق آن سوار آرد جنون ای همدم مشفق خدا را ز آهن نعل سمندش ساز زنجیرم

5 نه تاب هجر و نی یارای وصل آوه چه حال است این برآی ای زار مانده جان ز تن کاین ست تدبیرم

6 چو من اینجا به جان درماندم از سودای بدکیشی چه سود ای قصه خوان افسانه خوبان کشمیرم

7 مگو جانا که هستی جامیا سلطان وقت خود سگ کوی توام آخر مکن زین بیش تحقیرم

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر چو آنم دسترس نبود که روزی دامنش گیرم

شاعر شعر چو آنم دسترس نبود که روزی دامنش گیرم چه کسی است ؟

شاعر شعر چو آنم دسترس نبود که روزی دامنش گیرم جامی می باشد.

شعر چو آنم دسترس نبود که روزی دامنش گیرم در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 9 سروده شده است.

قالب شعر چو آنم دسترس نبود که روزی دامنش گیرم چیست ؟

قالب شعر چو آنم دسترس نبود که روزی دامنش گیرم غزل است

مضمون اصلی شعر چو آنم دسترس نبود که روزی دامنش گیرم چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
جامی

چو آنم دسترس نبود که روزی دامنش از جامی غزل 597

غزل 597 ام از 3391 فاتحة الشباب - غزلیات
بنر