چو زلفت بیدلان را در پی از جویای تبریزی غزل 497

جویای تبریزی

آثار جویای تبریزی

جویای تبریزی

چو زلفت بیدلان را در پی تسخیر می گردد

1 چو زلفت بیدلان را در پی تسخیر می گردد به تن هر قطره خونم دانهٔ زنجیر می گردد

2 خیالش را ز بس در پرده های دل نهان دارم فلک از دود آهم صفحهٔ تصویر می گردد

3 بقدر سوز دل گر دود آه از سینه برخیزد در اندک فرصتی این ابر عالمگیر می گردد

4 نه تنها گردن مینا چو مارم می گزد بی او قدح شبهای هجرانش دهان شیر می گردد

5 چسان بی او قدم در ساحت گلشن نهم جویا که بر رویم نسیم گل دم شمشیر می گردد

عکس نوشته
کامنت
comment