چو به ترک تاز بردی از حکیم نزاری قهستانی غزل 8

حکیم نزاری قهستانی

آثار حکیم نزاری قهستانی

حکیم نزاری قهستانی

چو به ترک تاز بردی دل مستمند ما را

1 چو به ترک تاز بردی دل مستمند ما را به کمینه بنده ی خود به از این نگر خدا را

2 اگر از سر عنایت به چو من نیاز مندی نظری کنی به رحمت چه زیان کند شما را

3 وگرت به خواب بینم نکنم دگر شکایت طمع وصال کردن به چه زهره و چه یارا

4 تو چو غنچه زیر چادر به هزار ناز خفته من منتظر همه شب مترصدم صبا را

5 مشنو که از تو هرگز به جفا ملول گردم قدمی ندارد آن کو نبرد به سر وفا را

6 من از این قضای مبرم نرهم به زندگانی چه کند کسی که گردن بنهد چو من قضا را

7 مگرم شود میسر ز کنار تو میانی به خدا که از نزاری نکنی کرانه یارا

عکس نوشته
کامنت
comment