چو کاری ز یارم همی برنیاید از انوری ابیوردی غزل 155

انوری ابیوردی

آثار انوری ابیوردی

انوری ابیوردی

چو کاری ز یارم همی برنیاید

1 چو کاری ز یارم همی برنیاید چو نوری به کارم همی درنیاید

2 چه باشد که من در غم او سرآیم چو بر من غم او همی سرنیاید

3 ولیکن همین غم به آخر که با این همی هیچ شادی برابر نیاید

4 مرا کز در دل درآید غم او ز صد شادی دیگر آن در نیاید

5 به پیغامش از حال خود بازگویم کش از من نیاید که باور نیاید

6 جوابم فرستد کزین می چه جویی اگر باورم آید و گر نیاید

7 ترا با غم خویشتن کار باشد که از تو جز این کار دیگر نیاید

8 تو ای انوری گر نباشی چه باشد ازین هیچ طوفان همی برنیاید

عکس نوشته
کامنت
comment