-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 چو لب به کوزه نهی کوزه نبات شود ز کوزه قطره چکد چشمه حیات شود
2 ز رشک آنکه چرا کوزه لب نهد به لبت مرا دو دیده ز نم دجله و فرات شود
3 ازان زلال بقا کآب نیم خورده توست چو خضر هر که خورد ایمن از ممات شود
4 مریض عشق تو چون مایل شفا گردد اسیر قید تو کی طالب نجات شود
5 ز کعبه بود نشانی دلم چه دانستم که بهر چون تو بتی دیر سومنات شود
6 نهاد رخ به عدم دل چو تخم مهر تو کشت چو آن حریف که ناگه ز کشت مات شود
7 نهاده چشم به راه تو منتظر جامی که بگذری به سر او و خاک پات شود