جامی

جامی

جامی
جامی

چو از تن تیر تو جان را بدزدد از جامی غزل 156

غزل 156 ام از 3391 خاتمة الحیات - غزلیات

چو از تن تیر تو جان را بدزدد

1 چو از تن تیر تو جان را بدزدد ز تیرت سینه پیکان را بدزدد

2 گریزم در خدا چون بینم آن چشم مباد آن کافر ایمان را بدزدد

3 خطت بنهفت لب را در شگفتم که چون خضر آب حیوان را بدزدد

4 زند شب رخنه دل در باغ وصلت که تا سیب زنخدان را بدزدد

5 شب عاشق نگردد بی تو روشن وگر خود ماه تابان را بدزدد

6 چه باشد کز عدم دزدی زند نقب ز عمرم روز هجران را بدزدد

7 چو لب شد خوان حسنت را نمکدان دلم خواهد نمکدان را بدزدد

8 چو خواند شعر جامی را سخندان نه تنها شعر دیوان را بدزدد

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر چو از تن تیر تو جان را بدزدد

شاعر شعر چو از تن تیر تو جان را بدزدد چه کسی است ؟

شاعر شعر چو از تن تیر تو جان را بدزدد جامی می باشد.

شعر چو از تن تیر تو جان را بدزدد در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 9 سروده شده است.

قالب شعر چو از تن تیر تو جان را بدزدد چیست ؟

قالب شعر چو از تن تیر تو جان را بدزدد غزل است

مضمون اصلی شعر چو از تن تیر تو جان را بدزدد چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی است.
ویدیویی