چو مهر جمال تو در جلوه بود
- 1
- 2
- 3
- 4
- 5
- 6
- 7
1 چو مهر جمال تو در جلوه بود ز هر ذره نوعی دگر رو نمود
2 ز نور تجلی جهان محو شد صبا چون ز روی تو پرده گشود
3 ز خورشید تابان برافکن نقاب نما رو بعاشق برغم حسود
4 عدم گشت پیدا بنقش حباب چو موجی برآورد بحر وجود
5 چو ساقی به رندان می عشق داد بیک جرعه عقل و هوشم ربود
6 ببازار عشق تو درباختم همه دین و دنیا بسودای سود
7 اسیری ندیدم کسی غیر یار چو ره یافتم در مقام شهود
ادامه توضیحات شاعر