چو رند خط به حریفان دردخواره نویسد از جامی غزل 124

چو رند خط به حریفان دردخواره نویسد

1 چو رند خط به حریفان دردخواره نویسد به درد تیره خم بر سفال پاره نویسد

2 گرفت روی تو ملک جهان وز خط مشکین خراج بر مه و خور باج بر ستاره نویسد

3 دقیقه های فرو رفته از صحیفه حسنت عذار تو به خط سبز برکناره نویسد

4 به قصد آنکه بماند همیشه قصه شیرین به تیشه کوهکن آن را به سنگ خاره نویسد

5 ببین علو مقام که پیر میکده نامم گدای عور تهیدست هیچ کاره نویسد

6 هزار پاره دلم شرح شوق تو نتواند به لوح چهره گر از خون هزار باره نویسد

7 رموز عشق شود فاش اگر نه کلک تو جامی سخن به صورت تشبیه و استعاره نویسد

عکس نوشته
کامنت
comment