- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 چو صاحب طالع خویش است مسعود ملک مسعود ابراهیم مسعود
2 به عدل و فضل و جود و حشمت و جاه رسانید است عالم را به مقصود
3 جهانی داندش دانا نه فانی سپاهی خواندش خوانا نه معدود
4 نه چون ذاتش بود کوشنده هر ذات نه چون عود اوفتد بوینده هر عود
5 به ملک اندر فریدون است و جمشید به حکم اندر سلیمان ست و داود
6 «گذشته در جلالش از فلک قدر سرشته با وجودش از ازل جود»