چو بر سر زند شاخ، مستانه از حزین لاهیجی غزل 658

حزین لاهیجی

آثار حزین لاهیجی

حزین لاهیجی

چو بر سر زند شاخ، مستانه گل

1 چو بر سر زند شاخ، مستانه گل کند از لب توبه، پیمانه گل

2 گریزانده، دی را به کوه وکمر دهد عرض لشکر، دلیرانه گل

3 سوار است بر اسب چوبین شاخ بود گرم بازیّ طفلانه گل

4 چمن مجلس میگساران بود صراحی بود غنچه، پیمانه گل

5 اگر بشکفد خاطرم دور نیست شکفته ست چون روی جانانه گل

6 جنون چاک زد خرقهٔ خاک را بهاران کند شور دیوانه گل

7 خم غنچه لبریز از شبنم است گشوده ست دیوان میخانه گل

8 سر شمع را در بهار و خزان نباشد به از بال پروانه گل

9 حزین چند سوسن زبانی کنی؟ ندارد سر و برگ افسانه گل

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر