-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 چو از جور رقیبان از در او بار میبستم ره آمد شدن از گریه بر اغیار میبستم
2 خوش آن خاری که چون سنگش بسر میزد من از حسرت چو گل میچیدم و بر گوشهٔ دستار میبستم
3 گشادم از در پیر مغان شد کاشکی ز اول ز کف تسبیح میافکندم و زنار میبستم
4 در آمد میشدم صد بار افزون از در یاری دل خود گر رضی بر صورت دیوار میبستم