جامی

جامی

جامی
جامی

چو می دم با لب جانان من زد از جامی غزل 88

غزل 88 ام از 3391 خاتمة الحیات - غزلیات

چو می دم با لب جانان من زد

1 چو می دم با لب جانان من زد ز غیرت آتش اندر جان من زد

2 به ترک عشق پیمان بسته بودم جمالش رخنه در پیمان من زد

3 به میدان همچو گوی افتاد صد سر به هر چوگان که دی سلطان من زد

4 چو باران ریختم از دیده چون برق لب او خنده بر باران من زد

5 گریبانم اجل سوی عدم تافت خیالش دست در دامان من زد

6 عجب مستغنیم زان روز کان گنج قدم در کلبه ویران من زد

7 سرودش ذوق دیگر داد جامی چو مطرب چنگ در دیوان من زد

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر چو می دم با لب جانان من زد

شاعر شعر چو می دم با لب جانان من زد چه کسی است ؟

شاعر شعر چو می دم با لب جانان من زد جامی می باشد.

شعر چو می دم با لب جانان من زد در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 9 سروده شده است.

قالب شعر چو می دم با لب جانان من زد چیست ؟

قالب شعر چو می دم با لب جانان من زد غزل است

مضمون اصلی شعر چو می دم با لب جانان من زد چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی است.
ویدیویی