1 چو با دشمنت فرصتی دست داد مکن چز بدان ابتکار کار خویش
2 که گر در نیائی از آن در بجهد عدوت از همان در درآید به پیش
3 مبادا کز آن پس پشیمان شوی چنان فرصتت کم دهد دست بیش
اولین نفری باشید که نظر میدهید ✨
1 اگر بیابم از آن ترک دلستان بوسه ز حور یافته باشم درینجهان بوسه
2 بر آسمان لطافت مهی است عارض او خوشا اگر دهد آن ماه آسمان بوسه
1 فصل بهارست خیز ای صنم گلعذار کوکبه گل رسید باده گلگون بیار
2 حیف نباشد که چون سوی چمن بگذری نرگس رعنا بود مست و تو اندر خمار
1 گوهر افشان کن ز جان ایدل که میدانی چه جاست مهبط نور الهی روضه پاک رضاست
2 در دریای فتوت گوهر کان کرم آنک شرح جود آباء کرامش هل اتاست
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به
دیدگاهها **