چو گل به لطف نو زد ان نازک از کمال خجندی غزل 1010

کمال خجندی

آثار کمال خجندی

کمال خجندی

چو گل به لطف نو زد ان نازک اندامی

1 چو گل به لطف نو زد ان نازک اندامی درید پیرهن نیکوئی به بد نامی

2 دلم بشام سر زلف نست و میترسم که باز بشکنی این آبگینه شامی

3 یکی که میبرد آرام دل به شیوه چشم چه چشم دارم ازو شیوه دلارامی

4 به نکهت سر زلف تو باز دم زد عود عجب که سوخته و از سر نمی نهد خامی

5 شبی به حلقة ما ذکر عصمت میرفت شدند حلقه بگوش تو عارف و عامی

6 کی که هیچ نبردی حدیث می به زبان البانو دید و مثل شد بدرد آشامی

7 کمال اگر ز دهانش نیافتی کامی مباش ننگدل و صبر کن بناکامی

عکس نوشته
کامنت
comment