- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 چو گل به لطف نو زد ان نازک اندامی درید پیرهن نیکوئی به بد نامی
2 دلم بشام سر زلف نست و میترسم که باز بشکنی این آبگینه شامی
3 یکی که میبرد آرام دل به شیوه چشم چه چشم دارم ازو شیوه دلارامی
4 به نکهت سر زلف تو باز دم زد عود عجب که سوخته و از سر نمی نهد خامی
5 شبی به حلقة ما ذکر عصمت میرفت شدند حلقه بگوش تو عارف و عامی
6 کی که هیچ نبردی حدیث می به زبان البانو دید و مثل شد بدرد آشامی
7 کمال اگر ز دهانش نیافتی کامی مباش ننگدل و صبر کن بناکامی