-
لایک
-
ذخیره
- سوالات متداول
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 چو دل ز دایرهٔ عقل بی تو شد بیرون مپرس از دلم آخر که: چون شد آن مجنون؟
2 دلم، که از سر سودا به هر دری میشد چو حلقه بین که بمانده است بر در تو کنون
3 کسی که خاک درت دوستتر ز جان دارد چگونه جای دگر باشدش قرار و سکون؟
4 دلم، که حلقه به گوش در تو شد مفروش که هیچ قدر ندارد بهای قطرهٔ خون
5 چو رایگان است آب حیات در جویت چرا بود دل مسکین چو ریگ در جیحون؟
6 دل عراقی اگر چه هزار گونه بگشت ولی ز مهر تو هرگز نگشت دیگر گون