سلیم تهرانی

سلیم تهرانی

سلیم تهرانی
سلیم تهرانی

چو شعله گرم درآمد، چو گل از سلیم تهرانی غزل 208

غزل 208 ام از 1122 غزلیات

چو شعله گرم درآمد، چو گل به تاب نشست

1 چو شعله گرم درآمد، چو گل به تاب نشست چراغ باده بیارید کآفتاب نشست

2 چو ناامید ازو گشت، دل قرار گرفت سپند سوخته چون شد ز اضطراب نشست

3 به شمع انجمن ما نسیم محرم نیست ازان ز پرده ی فانوس در نقاب نشست

4 به بزم باده مرو بی صحیفه ی غزلی سفینه ای بطلب تا توان به آب نشست

5 نشست یار چو پیشت، نماز چیست سلیم نماز خویش قضا کن که آفتاب نشست

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر چو شعله گرم درآمد، چو گل به تاب نشست

شاعر شعر چو شعله گرم درآمد، چو گل به تاب نشست چه کسی است ؟

شاعر شعر چو شعله گرم درآمد، چو گل به تاب نشست سلیم تهرانی می باشد.

شعر چو شعله گرم درآمد، چو گل به تاب نشست در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 11 سروده شده است.

قالب شعر چو شعله گرم درآمد، چو گل به تاب نشست چیست ؟

قالب شعر چو شعله گرم درآمد، چو گل به تاب نشست غزل است

مضمون اصلی شعر چو شعله گرم درآمد، چو گل به تاب نشست چیست؟

این شعر در دسته‌بندی پندآموز, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن پندآموز, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, می‌نوشی است.
بنر