1 جوانمردی نه این باشدکه چون برق به شب برکاروان یکدم درخشی
2 جوانمردی بود آندم که چون ابر به کشت جان سائل آب بخشی
1 چون خواست کردگار که گیتی نظام گیرد دولت قویم گردد ملت قوام گیرد
2 ملک رمیده از نو باز انقیاد جوید دین شمیده از نو باز انظامگیرد
1 بهادر شه ای شهریاران غلامت قضا و قدر هردو در اهتمامت
2 به خاصان درافتاده غوغای عامی ز ادراک خاص و ز انعام عامت
1 ساقی بده رطل گران زان می که دهقان پرورد انده برد غم بشکرد شادی دهد جان پرورد
2 در خم دل پیر مغان در جام مهر زر فشان در دست ساقی قوتجان رخسار جانان پرورد