- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 شاد کن جان من، که غمگین است رحم کن بر دلم، که مسکین است
2 روز اول که دیدمش گفتم: آنکه روزم سیه کند این است
3 روی بنمای، تا نظاره کنم کارزوی من از جهان این است
4 دل بیچاره را به وصل دمی شادمان کن، که بیتو غمگین است
5 بیرخت دین من همه کفر است با رخت کفر من همه دین است
6 گه گهی یاد کن به دشنامم سخن تلخ از تو شیرین است
7 دل به تو دادم و ندانستم که تو را کبر و ناز چندین است
8 بنوازی و پس بیازاری آخر، ای دوست این چه آیین است؟
9 کینه بگذار و دلنوازی کن که عراقی نه در خور کین است