گلگشت چارباغ برو دوش از جویای تبریزی غزل 882

جویای تبریزی

آثار جویای تبریزی

جویای تبریزی

گلگشت چارباغ برو دوش کرده ایم

1 گلگشت چارباغ برو دوش کرده ایم سیر بهار گلشن آغوش کرده ایم

2 تا بر رخت چو آینه بگشوده ایم چشم در خاطر آنچه بود فراموش کرده ایم

3 جز گوش دل به داد اسیران که می رسد؟ اظهار شکوه با لب خاموش کرده ایم

4 در سر همیشه جوش زند بادهٔ هوس خود را خراب ساغر سرجوش کرده ایم

عکس نوشته
کامنت
comment