- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 سرو سهی در بوستان چندانکه بالا میکشد پیش قد و بالای او از سرکشی پا میکشد
2 گر دوستان را میکشد خاطر به باغ و بوستان هرجا که باشد بوی تو ما را دل آنجا میکشد
3 پیش رخ تو میکشد خط دانه دلهای ما چندین هزاران دانه را موری به تنها میکشد
4 ننوشت کس در مکتبی بالاتر از باقوت خط بالای با قوت او خطی بنگر چه زیبا میکشد
5 از موج اشک ار بنگری بگذشته دود سینهها دانی کزان به آه ما سر بر ثریا میکشد
6 شرمندهایم از ناصِح مشفِق که در اصلاح ما هم زحمت خود میدهد هم زحمت ما میکشد
7 زان غمزه هر تیری که دل آرد به دست از وی کشم مسکین کمال از دست دل دایم از اینها میکشد