سرو گل اندام من طرف کله برشکست از جامی غزل 116

سرو گل اندام من طرف کله برشکست

1 سرو گل اندام من طرف کله برشکست کاکل او بر سمن غالیه تر شکست

2 نافه گشا شد نسیم از گره زلف او رونق سنبل ببرد قیمت عنبر شکست

3 بررخ پر گردم اشک از دل آزرده رفت باده گلگون به خاک ریخت چو ساغر شکست

4 رشته جان ز استخوان سبحه پر مهره گشت بس که ز سنگ جفاش این تن لاغر شکست

5 بست به روی بتان شیخ در صومعه سنگدل من رسید صومعه را در شکست

6 بس که ز سرو قدش بار به دلها رسید در چمن از بار دل پشت صنوبر شکست

7 شرح غمش می نوشت جامی بیدل فتاد در دل خامه شکاف در رخ دفتر شکست

عکس نوشته
کامنت
comment