- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 کلبهای کاندرو به روز و به شب جای آرام و خورد و خواب منست
2 حالتی دادم اندرو که در آن چرخ در غبن و رشک و تاب منست
3 آن سپهرم درو که گوی سپهر ذرهای نور آفتاب منست
4 وان جهانم درو که بحر محیط والهٔ لمعهٔ سراب منست
5 هرچه در مجلس ملوک بود همه در کلبهٔ خراب منست
6 رحل اجزا و نان خشک برو گرد خوان من و کباب منست
7 شیشهٔ صبر من که بادا پر پیش من شیشهٔ شراب منست
8 قلم کوته و صریر خوشش زخمه و نغمهٔ رباب منست
9 خرقهٔ صوفیانهٔ ارزق بر هزار اطلس انتخاب منست
10 هرچه بیرون از این بود کم و بیش حاش للسامعین عذاب منست
11 گنده پیر جهان جنب نکند همتی را که در جناب منست
12 زین قدم راه رجعتم بستست آنکه او مرجع و مب منست
13 خدمت پادشه که باقی باد نه به بازوی باد و آب منست
14 این طریق از نمایشست خطا چه کنم این خطا صواب منست
15 گرچه پیغام روحپرور او همه تسکین اضطراب منست
16 نیست من بنده را زبان جواب جامه و جای من جواب منست