- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 آمد بر من نگار من دوش افکنده دو زلف شست بر دوش
2 با من به عتاب و ناز می گفت ای کرده وفا و عهد فرموش
3 گویی ز کجایی و چرایی با مدعیان ما هم آغوش
4 من می خورم از تو زهر غصه تو می به خلاف من کنی نوش
5 تقصیر نمی کنی چو مردان در نقض وفا و عهد می کوش
6 شرمت نبود ز من زهی چشم دردت نکند سخن زهی گوش
7 گفتم سخنان تلخ گفتن حیف است از آن لب شکر نوش
8 دستانِ چنین مبند بر من بهتانِ چنین مگوی خاموش
9 دشمن چو خلاف دوستان است بر ما سخن رقیب منیوش
10 ور نیز ز ما خیانتی رفت دامان عنایتی بر آن پوش
11 از خواب در آمدم چو مستی مستی و چه مست رفته از هوش
12 دل گفت به من که ای نزاری اسرار نگاه دار و مخروش
13 در خواب خیال های مشکل بینند مولِّهانِ مدهوش
14 نقدی ست گران بها که دیدی ارزان ارزان به هیچ مفروش