-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 آمد بهار دلکش و گلهای تر شکفت دلها ز آن نشاط ز گل بیشتر شکفت
2 دل از صباحت رخ خوبت گشاده شد مانند غنچه ای که به وقت سحر شکفت
3 میآید از گل چمن عشق بوی خون گویا که غنچه هاش ز خون جگر شکفت
4 گر خنده زد ز گریه چشمم عجب مدان چون ابر اشک ریخت گل تازه برشکفت
5 ساقی بهار شد قدحم ریز لب به لب خاصه که از شکوفه چمن سر به سر شکفت
6 زان نخل ناز خنده به عشاق و وصل نی همچون گلی که از شجر بی ثمر شکفت
7 فانی عجب مدان اگر آن گل شکفته است از اشک ابرسان تو بشکفت اگر شکفت