1 آمد شب و بازگشتم اندر غم دوست هم با سر گریه ای که چشم را خواست
2 خون دلم از هر مژه کز پلک فروست سیخی است که پاره ای جگر بر سر اوست
قال الله تعالی «و اذوا اعدنا موسی اربعین لیله». ,
قال النبی صلیالله علیه و سلم «من اخلص لله اربعین صباحا ظهرت ینابیع الحکمه من قلبه علی لسانه». ,
1 عشاق که آفتاب عالمتابند در دیده کشند خاک من گر یابند
2 شد دشمن من ز جهل آن مشتی دون چون شبپرگان که دشمن آفتابند
1 مقصود وجود انس و جان آیینه است منظور نظر در دو جهان آینه است
2 دل آینهٔ جمال شاهنشاهی است وین هر دو جهان غلاف آن آینه است