1 آمد ز ازل گوهر معنی کمیاب آراسته ظاهران ندانند این باب
2 آن روز که خلق صورت و معنی شد کردند قبول صورت آیینه و آب
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 گر به خیال در نظر جلوه دهد جیب را بددلیام ز سایهاش، فرض کند رقیب را
2 رتبه عشق بین که چون بر سر حرف دوستی کودک بیسواد او مسخره کرد ادیب را
1 ما را ز دست جور تو پای گریز نیست راحت، نصیب دیده خونابه ریز نیست
2 شد سنگ، خاک در کف طفلان ز انتظار داغم ازین خرابه که دیوانهخیز نیست
1 پیغام وداع آمد و با گوش به جنگ است هجران به تو نزدیک شد ای جان، چه درنگ است
2 ما قافلهسالار ره عشق بتانیم در بحر بلا کشتی ما کام نهنگ است
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به