-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 آمد بهار و باغ شکفت از سرور ابر جیب هواست نافه ی مشک از بخور ابر
2 از بس که آب و تاب ز فیض هوا گرفت گوهر توان شمرد به درج بلور ابر
3 بی صرفه هرکه حرف زند، خصم دولت است از سایه ی همای مگو در حضور ابر
4 چون پشت لاله گرم نباشد، که می شود نارنج آفتاب نهان در سمور ابر
5 دامان من چو هست، به دریا چرا رود نزدیک کرده چشم ترم راه دور ابر
6 گو خصم با سلیم مکن دعوی سخن شبنم ز خود چه لاف زند در حضور ابر