- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 آمد بهار و گلرخ من در سفر هنوز خندید باغ و چشم من از گریه تر هنوز
2 شاخ شکوفه از خطر دی برست لیک باشد ز آه سرد منش صد خطر هنوز
3 آمد درخت گل به بر اما چه فایده چون آن نهال تازه نیامد به بر هنوز
4 از سرو و گل چه سود خبر گفتنم که من زان سرو گلعذار ندارم خبر هنوز
5 با باد بوی کیست چو آن نورسیده گل دامن کشان نکرده به بستان گذر هنوز
6 مگشا نظر به لاله و نرگس که غایب است چشم و چراغ مردم صاحبنظر هنوز
7 خلقی به عیش خنده زنان در چمن چو گل جامی چو لاله غرقه به خون جگر هنوز