-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 آمد رمضان و در میخانه ببستند پیمانه چو پیمان نکویان بشکستند
2 بی پرده سویکعبه بتم جلوه گر آمد سکان حرم شاید اگر بت به پرستند
3 درد دل خسته بکه گوئیم خدا را کاین نوش دهانان دل عاشق بخستند
4 شیخت بکمین است بکش پرده که دایم لبهات می آلوده و چشمان تو مستند
5 دامیست گره در گره این طره خوبان خرم دل آنان که از این دام بجستند
6 دیدند بهشتی رخ و خال تو چو زهاد هندو صفت از شوق بر آتش بنشستند
7 بستند در میکده شهر خدا را ایدست خدا باز کن آن در که ببستند
8 امکان چو حبابند و تو خود بحر محیطی یک موج بزن تا که نگویند که هستند
9 در رشته مهر علی آنانکه اسیرند آشفته صفت از همه آفاق برستند