آمد از کتم عدم این از عمادالدین نسیمی غزل 132

عمادالدین نسیمی

آثار عمادالدین نسیمی

عمادالدین نسیمی

آمد از کتم عدم این نطفه در ملک وجود

1 آمد از کتم عدم این نطفه در ملک وجود در لباس آدم آمد کرد خود را خود سجود

2 صورتی بر زد ز باد و خاک بر آتش قرار چون ندید آن دیو ناری زان نکرد او را سجود

3 طالبا! آن «رق منشوری » وجه آدم است سوره اسما بخوان از سوره و آیات هود

4 یافته حرف و حروف تلک آیات الکتاب ماه روی یوسفی دل از زلیخا می ربود

5 هشت و شش تکرار بی تکرار چون خمس و زکات تلک آیات الکتاب از حرف چون آیینه بود

6 سر قرآن است و ظاهر شد ز فضل لم یزل گر مسلمان را مسلم نیست گبر است و یهود

7 چون مسلمان سر واسجد و اقترب را درنیافت نامسلمان است و وارون طبع چون دیو مشود(؟)

8 سر قرآن را نخواند از لوح محفوظ خدا دیو ناری بود از آن بر آسمان راهش نبود

9 شهر علم مصطفی را چون علی باب‌هاست نام او را هشت نطق است در از آن خواهد گشود

عکس نوشته
کامنت
comment