- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 کنار آب و لب جویبار و گوشه باغ خوش است با صنمی سرو قد به شرط فراغ
2 نواخت ریختها در چمن مغنی آب ترانه های نر او لطیف ساخت دماغ
3 شب بهار و شبستان باغ و صحبت یار چنین شبان و شبستان دلا بجو به چراغ
4 مدار دور گل از می فدح دمی خالی که لاله دارد ازین درد بر دل این همه داغ
5 اگر به روضه روم با رقیب در قفسم شنیده باشی و دیده حدیث طوطی و زاغ
6 چه غم به دفع غمم باغ و گلشنی گر نیست که عاشق تو فراغت ز باغ دارد و راغ
7 به بوسه سیب ذقن گفتمش ز گلشن کیست ک مال گفت تو انگور خور مپرس از باغ