سلمان ساوجی

سلمان ساوجی

سلمان ساوجی
سلمان ساوجی

تا زماه طلعتت، طرف نقاب، از سلمان ساوجی غزل 62

غزل 62 ام از 897 غزلیات

تا زماه طلعتت، طرف نقاب، افتاده است

1 تا زماه طلعتت، طرف نقاب، افتاده است لرزه از عکس رخت، بر آفتاب، افتاده است

2 رحمتی فرما، که از باران اشک چشم من مردم بیچاره را، در خانه آب، افتاده است

3 می‌کشد مسکین دلم، تاب طناب طره‌ات چون کند، در گردن او، این طناب، افتاده است

4 خیل خونخوار خیال، اطراف چشم من، گرفت آنچنان کز دیده من، راه خواب، افتاده است

5 همدمی دارم عزیز، از من جدا خواهد شدن لاجرم مسکین دلم، در اضطراب، افتاده است

6 چشم مستت دیده‌ام، روزی، وزان مستی هنوز در خرابات مغان، سلمان، خراب افتاده است

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر تا زماه طلعتت، طرف نقاب، افتاده است

شاعر شعر تا زماه طلعتت، طرف نقاب، افتاده است چه کسی است ؟

شاعر شعر تا زماه طلعتت، طرف نقاب، افتاده است سلمان ساوجی می باشد.

شعر تا زماه طلعتت، طرف نقاب، افتاده است در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر تا زماه طلعتت، طرف نقاب، افتاده است چیست ؟

قالب شعر تا زماه طلعتت، طرف نقاب، افتاده است غزل است

مضمون اصلی شعر تا زماه طلعتت، طرف نقاب، افتاده است چیست؟

این شعر در دسته‌بندی اجتماعی, شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن اجتماعی, شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر