-
لایک
-
ذخیره
- سوالات متداول
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ساقی، چو نمیدهی شرابم خونابه بده بجای آبم
2 خون شد جگرم، شراب در ده تا کی دهی از جگر کبابم؟
3 دردی غمم مده، که من خود از درد فراق تو خرابم
4 از تابش می دلم برافروز تا روی دل از جهان بتابم
5 در کیسهٔ من چو نیست نقدی دانم ندهی شراب نابم
6 چون خاک در توام ، کرم کن یاد آر به جرعهای شرابم
7 می ده، که ز هستی عراقی یک باره مگر خلاص یابم