-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
و اما علاج عجب و عبادت و طاعت، آن است که بدانی که غرض از عبادات و طاعات، اظهار ذلت و مسکنت است و عادت و ملکه شدن اینها از برای نفس انسانی تا معنی بندگی و حقیقت آن حاصل شود و عجب چون منافات با این مطلب دارد لامحاله عبادت را باطل می کند و بعد از بطلان آن، عجب به آن چه معنی دارد بلکه ترک عبادت بهتر است از عبادت با عجب. ,
2 گنهکار اندیشه ناک از خدای بسی بهتر از عابد خودنمای
علاوه بر اینکه شرایط و آداب عبادت بسیار، و عبادت بدون یکی از اینها فاسد و بی اعتبار، و آفاتی که باعث حبط و رد آنها می گردد بی شمار است پس در هر عبادتی یحتمل که شرطی از آن مختل، و یا آفتی به آن عارض شود و به این جهت فاسد و از درجه قبول ساقط شده باشد و با این احتمال در عبادت، عاقل چگونه به آن عجب می کند؟ و کسی که ادعای آن نماید که یقین دارد که عبادت او مستجمع جمیع شرایط و آداب، و خالی از همه آفات است بسی غافل، و از حقیقت کار جاهل است. ,
4 دردا که دوش طاعت سی سال خویش را دادم به می فروش و به یک جرعه برنداشت
علاوه بر اینکه اگر همه اهل عالم، عمر خود را در طاعت و عبادت صرف کنند عبادت ایشان را در درگاه خداوندی وقعی نیست. ,
6 مپندار گر طاعتی کرده ای که نزلی بر این حضرت آورده ای
و بر فرض اینکه عبادت از هر خللی خالی باشد در وقتی ثمری می دهد و اثری می بخشد که عاقبت صاحبش به خیرختم شود و کیست که از خاتمه امر خود مطمئن باشد و با وجود این، عجب به عبادت و طاعت نیست مگر حمق و سفاهت. ,