برفکن برقع از از حکیم نزاری قهستانی غزل 1062

حکیم نزاری قهستانی

آثار حکیم نزاری قهستانی

حکیم نزاری قهستانی

برفکن برقع از آن رویِ چو ماه

1 برفکن برقع از آن رویِ چو ماه تا به ماهت کنم از دور نگاه

2 گرچه هر لحظه برانگیخته ای رستخیزی دگر از لشکر گاه

3 کو مرا جایِ نزولِ تو که نیست کُنجِ من لایقِ گنجینه ی شاه

4 سرم از نرگسِ مستت مخمور دستم از سروِ بلندت کوتاه

5 من ندارم سرِ غیرِتو و تو گر نداری سرِ من واویلاه

6 بی تو با خویشتنم کاری نیست من به تو بیش نمی دانم راه

7 خانه سیلابِ غمت کرد خراب آه مِن حُبَّکَ مِن حُبَّکَ آه

8 دل ببردی ز نزاری و به طوع جان فدایِ تو کند بی اکراه

عکس نوشته
کامنت
comment