کمال خجندی

کمال خجندی

کمال خجندی
کمال خجندی

ای آتش سودای توأم سوخته از کمال خجندی غزل 321

غزل 321 ام از 1252 غزلیات

ای آتش سودای توأم سوخته چون عود

1 ای آتش سودای توأم سوخته چون عود کس را نه بر آید ز تمنای تو مقصود

2 خوبان جهان جمله گدایند و تو سلطان شاهانه زمان جمله ایازند و تو محمود

3 گفتم که به کامی رسم از وصل تو لیکن بسیار تمناست که در خاک بفرسود

4 جانم ز غمت عاقبت کار برآمد والمنة لله که تمنای من آن بود

5 آنگاه میاد ای مه خوبان که برآرد شمع رخت از جان من سوخته دل دود

6 گاهی به نوا زلف توام ساخته چون چنگ گاهی به جفا هجر توأم سوخته چون عود

7 چون دولت دیدار تو مقصود کمال است نی نقصان نکند گر شود از وصل تو خوشنود

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر ای آتش سودای توأم سوخته چون عود

شاعر شعر ای آتش سودای توأم سوخته چون عود چه کسی است ؟

شاعر شعر ای آتش سودای توأم سوخته چون عود کمال خجندی می باشد.

شعر ای آتش سودای توأم سوخته چون عود در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر ای آتش سودای توأم سوخته چون عود چیست ؟

قالب شعر ای آتش سودای توأم سوخته چون عود غزل است

مضمون اصلی شعر ای آتش سودای توأم سوخته چون عود چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر