- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 غنچه از رشک دهان نو دهان گرد آورد سوسن از تر سخنی تو دهان گرد آورد
2 خواست اندیشه برد را به میان و بدهانت تنگ و باریک رهی دید عنان گرد آورد
3 رویت آورد خطی گرد که شدانده جان از کجا روی تو این انده جان گرد آورد
4 تا که عطار چمن لخلخة زلف تو دید طبله در بیست و همه رخت دکان گرد آورد
5 به لبت لعل چه ماند که همان است آخر آنکه خورشید تو پروردش و گان گرد آورد
6 گفته ای جان و دلت زود بگیریم کمال تا که بشنید حدیث نو روان گرد آورد