1 رتبه عشق برونست زادراک قیاس عقل مستأصل چونست قرین افلاس

2 پایه اش گاه بفر شست و گهی بر سر عرش پرتو عشق زآفاق عیان و زانفاس

3 شاه را گر نبود تاج و نگین سلطان نیست عشق را رتبه نکاهد بود ار کهنه پلاس

4 عشق در کسوت درویش اگر جلوه کند قدر لؤلؤ نشود کم چه بپوشی افلاس

5 عقل شیر است ولی عشق بود آتش طور شیر را لاجرم از شعله نار است هراس

6 ساقیا تو خضری و جام میت آب حیات رحمتی بر من عطشان بچشان از این کاس

7 مانده آشفته گم گشته به تیه حیرت همچون آن مور که بیچاره فتاده در طاس

8 بزن ایدست خدا بر مسم اکسیر مراد کیمیا زر کند ار ذره ای افتد بنحاس