1 ای برادر گرت خطایی رفت متمسک مشو به عذر دروغ
2 کان دروغت بود خطای دگر که برد بار دیگر از تو فروغ
1 ای ترا در چهره آب و وی ترا در طره تاب در دلمزان آب تاب و بر رخم زین تاب آب
2 هستدر چشمم عیانو هستدر جسمم نهان هرچهدر رویتو آب و هرچه در موی تو تاب
1 ای به از روز دگر هر روز کارت باد بهروزی قرین روزگارت
2 روز بارتکت فتد در پرهگردون گردنگردان بود در زیر بارت