شکسته جلوه گلبرگ از بر و دوشت از رهی معیری غزل 8

رهی معیری

آثار رهی معیری

رهی معیری

شکسته جلوه گلبرگ از بر و دوشت

1 شکسته جلوه گلبرگ از بر و دوشت دمیده پرتو مهتاب از بناگوشت

2 مگر به دامن گل سر نهاده‌ای شب دوش؟ که آید از نفس غنچه بوی آغوشت

3 میان آن همه ساغر که بوسه می‌افشاند بر آتشین‌لب جان‌پرور قدح‌نوشت

4 شراب بوسه من رنگ و بوی دیگر داشت مباد گرمی آن بوسه‌ها فراموشت

5 ترا چو نکهت گل تاب آرمیدن نیست نسیم غیر ندانم چه گفت در گوشت؟

6 رهی اگرچه لب از گفتگو فروبستی هزار شکوه سراید نگاه خاموشت

عکس نوشته
کامنت
comment